شما اینجا هستید : خانه  »  دانلود آهنگ   »   دانلود آهنگ (آکیسنو) Kisnou با نام (فرار) Escape

دانلود آهنگ (آکیسنو) Kisnou با نام (فرار) Escape

Artist: Kisnou & Halliday | Music Name: Escape | Genre: Dance/Electronic | Released: 2018 | Album: Glow to Last | Kisnou – Escape

Kisnou - Escape

هنرمند: کیسنو | نام موزیک: فرار | سبک: الکترونیک | تاریخ انتشار: 2017

دانلود آهنگ (آکیسنو) Kisnou با نام (فرار) Escape

 

لینک مستقیم workupload

لینک کمکی mediafire

اگر لینک مستقیم مشکل داشت از لینک کمکی دانلود کنید.

کد پخش آنلاین این آهنگ برای وبلاگ شما

متن دانلود آهنگ (آکیسنو) Kisnou با نام (فرار) Escape

I'm truly alone yet I like it

Yet realising such is what makes it hurt so

Oh so, my God, this hurts

Left in the dark, of a world drawn undone

My head and my heart, are nothing as one

One of those things that shakes you, fractures you

As you take it in silence, in awe

Leaving you with nothing in the heart nor mind

No beat, no words, just consciousness

But conscious stands tall

You wake as that absent beat grows ever so faint

Blood pulses through, a slow but steady and ever so assured revival

Freshly fallen leaves, sun beating down on the settled snow

Senses tingle back into your broken limbs. You stand

Stand among this harrowed boulevard of forgotten people

My time is not now. Not now

Translation is too long to be saved

«فرار» «برای رهایی از محدودیت یا کنترل»، برای رهایی خود از زنجیر غم، تاریکی و ناامیدی.

به سام (هالیدی) که سال‌هاست می‌شناسمش گفتم که در مورد هر چیزی که در آن لحظه احساس می‌کند شعری بنویسد، و نتیجه این شد. من معتقدم صدای او برای توضیح این احساس کاملاً مناسب است.

"Escape" افتتاحیه Glow To Last LP من است، بهترین آلبومی که تا به حال توانستم جمع آوری کنم.

متن ترانه

من واقعاً تنها هستم اما آن را دوست دارم،

با این حال، درک چنین چیزی است که باعث می شود تا این حد صدمه ببیند.

اوه، خدای من، این درد دارد.

رها شده در تاریکی، دنیایی که ساخته نشده است،

سرم و قلبم یکی نیستند.

یکی از آن چیزهایی که شما را می لرزاند، می شکند،

همانطور که آن را در سکوت، با هیبت می گیرید.

تو را با هیچ چیز در قلب و ذهن رها نمی‌کنم،

بدون ضرب و شتم، بدون کلمه، فقط آگاهی.

اما هوشیار ایستاده است.

وقتی آن ضربان غایب بسیار ضعیف می شود، بیدار می شوی.

خون می گذرد، یک احیای آهسته اما پیوسته و همیشه مطمئن.

برگ های تازه ریخته شده، خورشید بر برف نشسته می تابد.

حس ها دوباره به اندام های شکسته شما باز می گردند. شما ایستاده اید.

در میان این بلوار غمگین مردم فراموش شده بایست،

وقت من هنوز نرسیده نه هنوز.

نظرات

  • نظرات پس از تایید مدیریت نمایش داده خواهند شد.
  • لطفا نظرات خود را بصورت فارسی تایپ کنید.
منتشر شده : 0 در حال بررسی : ۰